طی یک حرکت انتحاری، تصمیم گرفتم متن معمای مورد نظر رو اینجا و بهطور موقتی منتشر کنم.
ایده این تیپ معما پارسال همین موقعا به ذهنم رسید؛ در همون حالتی که باید به n تیکه مساوی تقسیم میشدم. نمیدونم چطوری تو اون وضعیت به ذهنم رسیده بوده.
این یه نسخه دیگه از همون ایده پارساله، با کمی تغییر. قراره به دست یکی از معلمهای بسیار مهم من برسه که اولین بار همین چیزا رو بهمون یاد داد.
جزییاتش بماند. مهم اینه که این معما باید حل بشه. آخرش یه عدد چهار رقمی بهدست میاد که رمز یه قفله. قفل باز میشه و الی آخر.
شما هم میتونید تلاشتون رو بهکار ببندید و معما رو حل کنید اگه دوست داشتید. جوابش هم کامنت کنید. به برنده هم جایزه میدیم اصلاً.
در دهه 1960 میلادی، دکتر فیروزی، سرپرست پژوهشهای رصدخانه کیتو (Quito) در اکوادور، روش سریعی برای نقشهبرداری از آسمان ابداع کرد. او چندین سال روی افزایش دقت این روش کار کرد که بتواند ثبتش کند تا به عنوان یکی از متدهای استاندارد پایش آسمان در رصدخانههای مختلف قابل استفاده باشد. در سالهایی که در حال طراحی و انجام آزمایشهای پایانی برای اطمینان از دقت روشش بود، سیگنال رادیویی عجیبی پیدا کرد.
بخشهایی از یادداشتهای شخصی دکتر فیروزی اینگونه است:
...به کمک روشی که اسمش را K گذاشتهایم، توانستیم مساحتی به اندازه .... را ظرف 10 ساعت کاملاً پوشش دهیم که سرعت بینظیری است. این روش را حتماً باید بهثبت برسانیم. (P*hX1/73)
اما مهمتر آنکه در روز اول ماه می سیگنال رادیویی قابل توجهی دریافت کردیم. وقتی چند شب متوالی تکرار شد، به بررسی دقیقتر پرداختیم و مختصات را با دقت خوبی بهدست آوردیم (P*hG2/53). تناوب و شدت سیگنال حیرت انگیز بود. الگوی تکرار، ناآشنا به نظر میآمد؛ چیزی که پیش از آن ندیده بودیم. نکته مهم آنکه در اندازهگیریهای اخیر شدت سیگنال کم شده و باعث سردرگمی ما شده است. البته طی چند ماه گذشته، توانستیم...
دکتر فیروزی در بخشی از این دفترچه اشاره کرده که برای حفظ امنیت یادداشتها، برای توضیح نتایج فعالیتهای انجام شده از زبان فارسی و عبارات توصیفی استفاده کرده است. روشهای فنی و توضیحات دقیق علمی با شمارههایی مخصوص به گزارشها یا دفترچههای شخصی دیگر ارجاع داده شدهاند که البته هیچکدام از این مستندات علمی در دسترس نیست!
دکتر فیروزی تعمداً از نام گمراهکننده ZO35806+51420 (وگاهی بهاختصار ZO) برای این منبع استفاده کرده است. حدسهای او و همکارانش هرچیزی بود جز یافتن نشانهای از حیات فرازمینی. اما با وجود الگوی منظم تکراری ناآشنا در سیگنال، کمکم به مصنوعی بودنش مشکوک شدند؛ هرچند پس از گذشت چند ماه با افت شدت سیگنال و در نهایت خاموشی منبع، هیچ سرنخی برای ادامه دادن پژوهشها وجود نداشت.
دکتر فیروزی اما تصمیم گرفت با گروهی بسیار کمتعداد از دانشجویانش، قضیه را پی بگیرد. او کار را با حدس هوشمندانهای شروع کرد و به بررسی دقیق ستارهای پرداخت که در مختصات حقیقی منبع دیده میشد. پس از مطالعه دقیق با طیفسنجهای رصدخانه کیتو، مشخص شد که آن ستاره به احتمال زیاد میزبان یک سیستم چند سیارهای است. شور و شعف دکتر فیروزی وصفناشدنی بود و تقریباً مطمئن شد که نشانهای قطعی از حیات فرازمینی یافته است.
...تا بتوانیم طیفسنجی را انجام دهیم. اما یکی دیگر از مشکلات عمده ما، نیاز به کالیبره کردن مداوم طیفسنجهای تلسکوپهای نور مرئی رصدخانه است. به پیشنهاد راجر تیلور، از اجرام مشهوری کمک میگیریم که طیفشان با دقت خوبی مشخص است. هرچند ستاره سماک اعزل در فاصله تقریبی 21 درجه از نقطه مورد نظر، هدف مناسبی است، اما حتی با استفاده از روش K هم باید زمان زیادی برای کالیبره کردن و پرش ستارهای صرف کنیم. یک هدف بهتر، خوشه روح است. البته محدودیتی که برایمان ایجاد میکند، این است که در عرض جغرافیایی ما 27 دقیقه دیرتر از ZO طلوع میکند. (P*hZ2/49-55)
در کتابخانه اصلی اینجا اطلاعاتی از مقارنه نزدیک مریخ با ستارهای در مختصات یافت شده وجود دارد که در آپریل 1952 ثبت شده است. عمیقاً به فکر فرو رفتهام که آیا در آن زمان هم اطلاعاتی از چنین سیگنالی دریافت شده یا نه، و اگر دریافت شده در کجا نگهداری میشود. یک احتمال قوی این است که ابزارهای...
محاسبه دوره تناوب سیارههای منظومه، نشان داد که افت و خاموشی سیگنال دریافتی به احتمال قوی به علت پنهان شدن سیاره دوم پشت ستاره میزبانش از دید ناظران زمینی بوده است. فعالیتهای مغناطیسی ستاره میزبان، باعث اختلال شدید در سیگنالهای ارسالی میشد. تنها کاری که لازم بود انجام شود، این بود که چند ماه دیگر که سیاره ZO35806+51420 c از پشت ستاره بیرون میآمد، دادهگیری مجدد از همان نقطه انجام شود.
دکتر فیروزی کل قضیه را تا اطمینان کاملش، مسکوت نگه داشته بود. در چند ماهی که فرصت بود تا سر و کله سیاره دوم دوباره پیدا شود، تیم پژوهشی همچنان به دادهگیری از بخشهای مختلف آسمان (از جمله همان مختصات مورد نظر) مشغول بود. در همین مدت، کهکشانی در فاصله 4.4 دقیقه از مختصات ستاره نیز کشف شد.
دکتر فیروزی یادداشتهای مفصلی درباره کهکشان موردنظر ثبت کرده است: از هیجان کشفش تا بروز نگرانیها در تیمی که روی منبع رادیویی نخستین کار میکردند.
...منبع قویتری هم وجود داشت. با توجه به دادهها واضح است که با یک کهکشان طرفیم که با دقت فعلی مورد نظر ما، فقط اختلافی 3 دقیقهای در میل با ZO دارد. (P*xG6/25) برای تکمیل گزارش، نیاز به فیلتر کردن نور ستاره و ثبت تصویری در نور مرئی داریم. اگر برآوردها صحیح باشد، این کهکشان باید با ابعادی در حدود 13.38 در 8.04 ثانیه قوسی با تمایل 135 درجهای در تصویر مرئی ثبت شود. (P*xG6/30-36)
اما مسألهای که همچنان اهمیت دارد، سیگنالهای رادیویی اولیه است که طبق محاسبات ما، 41 روز دیگر باید دوباره آشکار شوند. اما در آن زمان احتمالاً فعالیتهای خورشیدی مزاحم خواهند بود. نگرانی تیلور هم بهجاست؛ این فکر که منبع سیگنال رادیویی از ابتدا همین کهکشان بوده باشد و در خوانش مختصات منبع سیگنال اولیه خطایی بروز کرده باشد ، آزاردهنده است.
با وجود تمام نگرانیها، فعلاً باید تمرکزمان روی موضوع کهکشان باشد. از طریق مدیریت رصدخانه، قرار چند مصاحبه رسانهای را گذاشتهایم. به محض تکمیل گزارشها و صدور اجازه انتشار اطلاعات، میتوانیم خبر کشف کهکشان را در سطح عمومی منتشر کنیم. پس از آن، تا مدتی زمان خواهیم داشت که منظومه (احتمالی!) ZO35806+51420را باز هم دقیقتر بررسی کنیم و نتایج رصدهای چندماه گذشته را با مشاهدات تازه انطباق دهیم. (P*hG3/46)
امیدوارم تمام این نگرانیها و بیخوابیها، بهزودی نتیجه دلخواهمان را بدهد.
این، آخرین یادداشت بود.
گروه پژوهشی مشغول جمعبندی و تحلیل دادههای نهایی از کهکشان بود. در این مدت، دکتر فیروزی شروع به مکتوب کردن تجربیاتش در دفترهای جداگانه کرد. او ترجیح میداد تا آخرین لحظه، نتایج کارهایش را از همکارانش مخفی نگه دارد. اما اتفاقی بسیار ناگوار افتاد و رصدخانه گرفتار آتشسوزی شد. تمام گزارشها از بین رفت و فقط صفحاتی از یکی از دفترچههای دکتر فیروزی باقی ماند. هیچ سند مکتوبی از مختصات و اطلاعات منبع رادیویی ZO35806+51420 و همچنین کهکشان همسایهاش در دست نیست. البته کهکشان مورد اشاره بعدها مجدداً کشف شد که اطلاعاتش اکنون در دیتابیسهای نجومی موجود است.
ما همراه سی گروه دیگر از دانشجویان، به بقایای تنها دفترچه باقیمانده دست پیدا کردیم. حل کردن معما با کمک بقایای سوخته دفترچه اصلاً کار راحتی نبود. در نهایت متأسفانه یا خوشبختانه، از میان آن سی گروه، فقط گروه ما به کمک دستیار دکتر فیروزی موفق شد مختصات ستاره را پیدا و به سمتش کوچ کند.
ما و نسلهای بعدیمان بعد از یک سفر بسیار طولانی، اکنون اینجا هستیم و این پیام را از پس انبوهی از غبارهای میانکهکشانی ارسال کردهایم.
رمز قفل این جعبه، دو رقم اول بعد و دو رقم اول میل ستاره ما در سیستم مختصات J2000 است. پیدایمان که کردید، جعبه باز میشود.
نخیر، خودم میخواستم حل کنم که پشیمون شدم.:))
بابا کاری نداره واقعاً! :)))
چه وضع سوال طرح کردنه واقعا؟:)))
مافیای نجوم که میگن همین شماها هستین دیگه:))))
نگو که واقعاً به کسی دادی حل کنه!
ولی چیز سختی نیست. با نرمافزارهای موجود بهراحتی قابل حله! :))
بهبه بوی جایییزه میاااد:)))
(لینک را برای تمام حلالهای اطراف میفرستد)
عه عه نکنیا! چِل! :)))
نچ نچ زشته ادم دست بخشنده نداشته باشه، زشششته، ببخش خدا بهت ببخشه :)))
باشه باشه بخشیدم :)))
شما حلش من جای من 80 درصد جایزه اش مال تو
قول میدهم.
نَچّای عاموجون! :))
خیلی بدجنسیا!
همه مث شما کارشناس مرکز نجوم نیستن کهههه از این درجات سر در بیارن که، شمام که کلا سخت مینویسی حالا دیگه معمام قاطیش کن دیگه، سلول های عصبی ادمو به کار بگیری قشنگ :))))))
خبببب حالا دیگه شما هم! :))
معمای خیلی سختی نیست. با این اپلیکیشنای شبیهساز آسمون قابل حله.
من خیلی وقته متون بیش از ۵ خط رو نمیتونم بخونم. پادکستش کن
با این حالِت پادکست هم کمکی بهت نمیکنه بنده خدا. :)))