بهجای صحنۀ درَگ و ورود از روبهروی یک پاژن کرم/سفید یا یک امجیتیری زرد به کادر، یک چیزی شبیه پلاسمای سیاه رنگ بیرون میزند. از یک سوراخ نامعلوم که هیچ محیطی نمیشود برایش متصور شد. پلاسمای سیاه رنگ فقط بیرون میپاشد و فقط گند و کثافت را منتقل میکند. لجنهایی که از شدت ماندن سیاه شده و قاعدتن باید بعدش همه چیز تمیز شود، ولی احتمالن نمیشود. عین آن اتاقک کوچک شوندهی سا، فضا فقط فشرده میشود و دِبی پلاسمای سیاه هم بیشتر؛ آنقدر که برود بپیچد لای چرخدندههای خطرناک و سرعتگیرندهی ک.آ.ت .
اینطرف و آنطرف رفتن ناخودآگاه کله با آهنگ، نشانهی ترسناکی است. کرامپلزون را زوجزوج تقسیم میکردند و چون تعداد آدمها فرد است، به یک نفر نهتنها نرسید، بلکه تمام-چدن ساختندش که حتی اندکی هم خم نشود.
تلاش کردم؟نه نکردم.خودش اومد از اندوخته های قبلی ایی که توسط دوست و آشنا بدست اوردیم.تلاش میکردم که الان "مقاااااله" داده بودم من باب عدم وجود کرامپل زون ها و میزان خسارت وارده به هیکل طرف و فلان"
:))
دیگه به هر حال تو به زبون خودت حرف میزنی مام به زبون خودمون :دی
Hornet.
:)))) احسنت...راضیم از اینکه به زبون خودت حرف میزنی. ولی قشنگ بود در کل. :))
میدونم هورنت اونجوری نوشته میشه.منظورم این بود که معنی شاسی هورنتی رو در کل نفهمیدم. :))
بد زمونه ای شده آقا خلاصه.خوبه که حالا جای کرامپل زون تمام چدنش کردن.
شما فک کن یه سی چل و سه کرامپل زون نداشته باشه هیچ، ایربگ هم واسش نزده باشن لامصبا، بعد این وسط یه سی شصت و سه ی آپشنالِ کرامپل زون دارِ تمام چدنیِ ایربگ آمریکایی دارِ تازه به دوران رسیده ی شهری!:دی، میاد با این شاخ به شاخ میشه.به واقع اون سی چل و سه ی بدبخت حتی نمیدونه از کجا خورده! :)) در این حد.تنها دارایی ش یه شاسی بود، شاسی هورنتی، اختصاصی خودش زده بود واسه خودش.اونم خورد و خاکشیر شد.آره خلاصه.برو خداتو شکر کن تمام چدنش کرده بودن اونو...
:)))) چقدر تلاش کردی اجزای ماشینو بچسبونی به هم!
ایربگ آمریکایی! :))
شاسی هورنتی نمیدونم چیه ولی. آشناستا! نمیدونم چیه. :))