گور خودم یا گو خوردم، مسأله این است

من همیشه دوست داشته‌ام ببینم پشت صحنه چه خبر است. فکر کنم همه کم‌وبیش همینطوری هستند. احتمالا پشت صحنه سریال‌ها، فیلم‌ها یا کنسرت‌ها از خودشان جذاب‌تر هستند. از آنجایی که هیچکس دور و برم نیست که حرف من را بفهمد، اینجا می‌خواهم خالی کنم خودم را و به عنوان یک عین‌خردرگِل‌گیر‌کرده، از پشت صحنه (با زبان ِ تاحدودی‌آدمیزادی) بگویم.

ببینید، خیلی مهم است که شما آهنگ را چطور گوش می‌دهید. ما همه موسیقی را گوش می‌دهیم که از گهیات روزمره کمی خلاص و آرام شویم. گوش می‌دهیم که لذت ببریم؛ بدون هدف خاصی. ولی به محض اینکه هدفی وسط باشد، طعم چیزی که گوش می‌دهید عوض می‌شود. مثلا گرین‌دی‌ای که زمان گیربکس گوش می‌کردم، بدترین آهنگ تاریخ دارای بدیهی‌ترین لاین‌ها بود. الان؟ الان باز هم قشنگ و سلیقه‌ام نیست، ولی خب حداقل نفرت برانگیز هم نیست. می‌دانید چه می‌گویم؟ وقتی با دید تحلیل می‌خواهید گوش کنید همه چیز عوض می‌شود و آهنگ، به‌تان حمله می‌کند و گاز می‌گیرد. اگر کمی هم دوستش نداشته باشید که ممکن است کارهای دیگر هم باهاتان بکند تازه. هر کاری که فکر می‌کنید برایتان بد و/یا دردناک است.

حالا، بخش خنده‌دارتر داستان می‌دانید کجاست؟ آنجا که شما از دو سر طیف آهنگ‌هایی را انتخاب می‌کنید که بهتان حمله کنند و بگذارید یک چیزی بگویم، اگر جنین نباشید و بتوانید انعطاف‌پذیر باشید، این وجهی از زندگی گه‌مالتان است که در عین اینکه می‌تواند اعصاب‌خوردکن و طاقت‌فرسا باشد، جالب است و می‌توانید همان موقع که اتفاق میفتد قدرش را بدانید؛ بر خلاف تمام چیزهای دیگر که بعد از اتمامشان قدرشان را می‌دانیم.

خب، اینجا بودیم که از دو سر طیف چیزهایی را انتخاب می‌کنید. در یک سر طیف، هیچ تکنیک خاصی لازم نیست به جز دقت وحشتناک و نگاه‌کردن عین جغد؛ چون شانصد میزان سکوت دارید و بعدش مثلا یک دنگ، که اگر اشتباه بزنید هم خودتان را مسخره کرده‌اید هم بقیه را. به همین راحتی ممکن است فِیل شوید. حالا اینجا، شمایید و حوضتان. باید راه را خودتان پیدا کنید که چطور می‌خواهید جای درست را پیدا کنید؛ حفظ می‌کنید، یا با دقت هرچه تمام‌تر می‌شمارید و در سکوت همراهی می‌کنید، یا اینکه برای خوتان نشانه می‌گذارید که فلان‌جا باید بگویم دنگ یا دیش یا بررررر.

سر دیگر طیف، پر است از عربده‌های الکی و پترن‌های غیرقابل درک و شلوغ که اجرایشان مهارت زیادی لازم دارد. ما هم اکسیز لانگ بُرد نداریم که عین کریس ادلر بتوانیم با پاشنه‌‌مان بکوبیم روی پدال. پد تمرین پدال هم یک و نیم میلیون تومان است و مگر مغز خر خورده‌ایم که این همه پول بدهیم برای تکه‌ای لاستیک و چندتا میله. اینجا هم باز شما می‌مانید و حوضتان. باید برای چیزهای مختلفی راه پیدا کنید. فرقش با آن سر دیگر طیف این است که اینجا، مسئولیت سرعت آهنگ و ضمنا چهار نفر دیگر هم با شماست و وظیفه‌تان است که همه را کنار هم نگه دارید. حق اشتباه هم ندارید. اینجا دیگر ماسکوا نیست که چهارتا را دو تا بشمارید و ترکمان بزنید به ادامه ترَک و جمعیت هم نفهمد! باید درست رانندگی کنید. مشتی خل و چل آمده‌اند که احتمالا همه چیز را حفظ هستند و لابد تعدادی هم آن وسط هستند فقط برای مقایسه‌تان با نفر قبلی. خود نفر قبلی هم لابد می‌آید که با پوزخند به‌تان نگاه کند و تمسخر بورزد که نمی‌‌توانید پترن‌هایی را که نوشته اجرا کنید.

قضیه باز هم خنده‌دارتر می‌شود با ریلیز آلبوم کانِیت، با رسیدن به مایلستون(!) درام خون و با فشارات وارده برای ضبط استوری‌تایم  و فابریکیت. یعنی کار دو تا گروه که وسط‌های طیف هستند مسخره شماست، با دو گروه از دو سر طیف اجرا دارید و یک گروه هم از خیلی خیلی آن سر طیف، هر لحظه ممکن است بشود تنشن دوم.

 

همه این‌ها مقدمه‌ای بود برای یک فایل صوتی یک دقیقه و پنجاه‌وسه ثانیه‌ای. وقتی مجبور می‌شوید هشتصدتا هندانه را با یک دست بردارید، نتیجه‌اش چیزی می‌شود که می‌شنوید. یعنی علاوه بر اینکه اوضاع اینطوری به‌هم‌ریخته و روی مخ است، همه چیز شبیه همین شنیده می‌شود. همینقدر مقطع و استرس‌زا. پیشنهاد می‌کنم صدای پخش‌کننده‌تان را (هرچه که هست) بلند نکنید. ولی به هر حال من هیچ مسئولیتی در قبال اصوات پخش شده در این فایل را نمی‌پذیرم.


می‌گویید کلا چرا؟ مگر مرض داری؟ بله. می‌دانم که به تجربه‌اش می‌ارزد. چه خوب باشد، چه بد. 


پ.ن: اصوات موجود در فایل، واقعا چیزهایی است که باید حفظ / اجرا / ضبط / طراحی شود.

نظرات 7 + ارسال نظر
شهرزاد دوشنبه 21 آبان 1397 ساعت 18:19

بابا من تو همون فایل شنیدم همین آهنگ کوفتیو. پس چی بود؟
تهوعیه رو میایم فقط.

اشتباه گرفتی. کجاش شنیدی؟
مسئولیتتون با خودتونه به هر حال. من هیچیو برنمی‌تابم. :))

شهرزاد دوشنبه 21 آبان 1397 ساعت 14:17

اون وسطا شنیدمش انگار. نه؟
چیه نیایم؟ نمیخوای استیک پرت کنی برامون؟ پشت صحنه میاریم پس میدیم بهت البته. (حرکات نمایشی)

نه بابا! از شما انتظار نداشتما! نچ نچ نچ...
آها! اجرا رو؟ فکر کردم میخواین بیاین پس بگیرین و فیلان.
بیاین بیاین. خیلی هم لطف میکنین. ولی فکر کنم یا خوابتون میبره، یا سردرد و حالت تهوع میگیرینا! :)) فایلو شنیدین که؟

شهرزاد دوشنبه 21 آبان 1397 ساعت 13:06

Yes

مورگانا؛ اگه واقعاً خواستی بیای با من هماهنگ کن با هم بریم. جدی.

ربطش چی بود؟

بابا چی شده مگه؟ همه با هم یهو چیتون شده؟! :))

شهرزاد یکشنبه 20 آبان 1397 ساعت 22:04

?Forgive me father

? For I have sinned

Morgana یکشنبه 20 آبان 1397 ساعت 17:38

نه بابا اختیار داری، این چه حرفیه؟
گوجه هم گرونه البته ولی خب :)))

تاریخ اجراتون مشخص شده؟
تشویقت خواستیم بکنیم داد بزنیم "داوود" ، متوجه میشی با خودتیم؟یا بازم داوود دارین توی گروهتون؟
شرمنده چیه بابا جان؟چرا جدی نمیگیری قضیه رو؟:)) میخواستی رفیق ما نشی و حالا که شدی باید بپذیری نمیتونی رفیق بقیه شی. خیلی واضح و مبرهنه که.و واقعا فکر کردی وقتی میگیم کولی بازی شوخی میکنیم؟نه پسر جان.ما دیگه هیچی واسه از دست دادن نداریم بین این جماعت و بری هم میایم پَسِت میگیریم.
این تکتم و بقیه کجان؟تکتم به نظرم بهتر میتونست شیرفهم کنه.من حالا یه مقدار تو قسمت عملی موفق ظاهر میشم نه کلامی.

و دیگه اینکه خط هشتم از پایین هم.منقطع: "نون" ش جا افتاده.

نه، داد بزنی داوود قطعا میفهمم خودتی! :))
اگه از قبل رفیق بقیه بوده باشم و بعد اومده باشم اینجا چی؟ اونم حسابه؟ :))
عملی پس میگیری؟ بیا بگیر. ما که بخیل نیستیم!

منقطع نیست؛ مقطّعه.

Morgana یکشنبه 20 آبان 1397 ساعت 15:25

برات گل رز قرررمز میاریم بعد هوادار گونه پرت میکنیم رو سر و کولت از اون پایین :))

شدی قبلنا؟قبلنا؟؟؟یا پیغمبر! ما اینهمه مدت با یه آدم خفن داشتیم حرف‌میزدیم؟آقا چرا همچین میکنی با ما خدایی؟شوخی شم وحشتناکه.

نه این آخرهاش احساس کردم به حریم رفاقت های مجازی م داره تجاوز میشه و دیگه از دستت دادیم و میری با اونا دوست میشی و کولی بازی و حسادت و این صوبتا.

توی میای گوجه پرت میکنی. مطمئنم! :))
نه حالا شلوغ نکن. اون جوریم که تو ذهنته نیست. :دی

:)) ای بابا ای بابا شرمنده میکنید به خدا! نه هستم فعلن در محضرتون.

Morgana یکشنبه 20 آبان 1397 ساعت 12:23

اوه داوود....به نظر میاد آدم مهمی هستی.
تاریخ این چیزتون که اینهمه در پسش داری از همه جا تیکه پاره میشی چه موقعس؟عمومیه؟ما فقیر بیچاره ها میتونیم بیایم؟با پارتی باید بیایم؟دم در بگیم رفیق داوودشونیم؟جدی داری ازینا میشی که تینیجر ها ازت امضا میگیرن و عکس و ذوق مرگ و بزرگترا مختو میزنن؟

نه نه نه...باورم نمیشه...باهاشون حرف نزن و رفیق شون نشو...ما رو حق نداری یادت بره...آسمون سواری یادشون نده...ماها رو بیشتر از اونا دوست داشته باش...اَه! من نمیخواستم اذیتت کنم‌.

:)))
از همه جا تیکه پاره میشی :))
عمومیه، هر وقت هم دوست داشتید تشریف بیارید.
نه از اونا نشدم فعلن...هرچند که قبلنا یکی دو باری شدم! :))
آخرش چرا چیز شد؟ دارم میمیرم یا چی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد