خب، بیایید بیایید. بنا بر درخواست جمع کثیری از دوستان (یعنی شهرزاد و کیلگ در واقع!) و جهت رفع هرگونه ابهام، بهانه و پرداخت زکات علم، تصمیم بر این شد که سری پستهایی با عنوان انس با نجوم در خانه برگزار کنیم. تمام سوالات شما را نیز تا جایی که در توان باشد، پاسخگوییم.
پیشنهادم این است که از منظومه شمسیمان شروع کنیم، چون همهچیز را دارد در خودش و اکثر پدیدهها را میشود به کمکش توضیح داد.
منظومهمان اعضای مختلفی دارد: یک ستاره مرکزی، هشت سیاره که به دورش میچرخند، سیارههای کوتوله و سیارکها، قمرها، مقادیر زیادی غبار و خرده سنگ، و گلولههای برفی روحمانندی که به نام دنبالهدار میشناسیمشان.
ما و زمینمان، نخستین عضو بزرگ خانواده سیارههای سنگی (خاکی) هستیم که به ترتیب فاصله از خورشید اینطورند: عُطارِد، زهره، زمین و مریخ. چرا سنگی؟ چون سنگی هستند و سطح سختی برای فرود دارند. چهار غول گازی دیگر، چگالی بهمراتب کمتری از زمین خودمان دارند و نمیتوان رویشان عملی مانند "فرود" یا "زمین خوردن" را انجام داد. چرا غول؟ چون بسیار بزرگند. میتوانید مثلاً در مورد مشتری سرچ کنید و شعاعش را با سیاره خودمان مقایسه بنمایید. چهار غول گازیمان، به ترتیب فاصله از خورشید اینطوری چیده شدهاند: مشتری، زحل، اورانوس و نپتون. پلوتو؟ پلوتو حدود ده سال است که با تغییر تعریف و شرایط یک سیاره، در ردۀ سیارات کوتوله قرار گرفته است.
بین مریخ و مشتری، فاصلۀ نسبتاً زیادی داریم که به "کمربند سیارکها" معروف است. رابطه خطی بسیار سادهای در مکانیک مداری وجود دارد به نام رابطه تیتوس – بُد (این را هم میتوانید سرچ کنید و درباره داستان عجیب و جالبش بخوانید). این رابطه، فاصله سیارات از خورشید را با دقت خوبی پیشبینی میکند و خبر از وجود یک سیاره در فاصله کنونی کمربند سیارکها میدهد؛ ولی در واقع سیاره در آنجا وجود ندارد و فقط قطعات خرد شده سنگ هستند. بزرگترین سیارکی که میشناسیم، "سِرِس" نام دارد با قطری کمتر از پانصد کیلومتر که در مقیاس منظومه شمسی، عدد کوچکی به حساب میآید. منجمان، احتمال میدهند که کمربند سیارکها، در واقع بقایای یک سیاره است که در طول حیات تقریباً پنج میلیارد سالۀ خورشید و منظومه خورشیدی، یا به دلیل یک برخورد فاجعهبار از هم پاشیده، یا گرانش وحشیانۀ مشتری، اصولاً اجازه تشکیلش را نداده است.
قمرها یکی دیگر از اعضای کوچک منظومه شمسی به حساب میآیند. آنها تکه سنگهایی هستند که در دام گرانش سیارۀ مادر افتادهاند و به دور آن میچرخند (در مورد قمرها هم میتوانید سرچ کنید و ببینید که تا حالا حدود هفتاد قمر برای مشتری شناسایی شده است).
غبارها و خردهسنگها هم که به احتمال خیلی زیاد معرف حضور هستند. بهترین
مثال، شهاب است؛ اجرام کوچکی (از چند میلیمتر تا چند ده سانتیمتر) که در اثر
اصطکاک با مولکولهای جو زمین، میسوزند و ما رد نور و دودشان را میتوانیم
ببینیم. هر شب صاف و تاریکی که به آسمان نگاه کنید، شاید بتوانید در هر ساعت ده تا
شهاب هم بشمارید. البته که این را با بارشهای شهابی اشتباه نمیگیرید و ضمناً هم
"شهابسنگ" صدایشان نمیکنید.
بگذارید اینطور بگویم: اجرام کوچکی (همان غبارها و تکه سنگها) به نام "شهابواره"
وجود دارند که در حین ورود به جو زمین، میسوزند و "شهابها" را به
وجود میآورند. اگر "شهابواره"ای به اندازه کافی بزرگ باشد، از جو زمین
رد میشود و آنگاه یک "شهابسنگ" به زمین برخورد میکند. از کلمات درست
استفاده کنید.
میرسیم به گلولههای برفی روح مانند مرموز. چرا روح؟ چون چگالیهای خیلی کمی
دارند. در کتابی نوشته بود: "دنبالهدار ها مرز بین یک چیز و هیچ چیز
هستند." چرا مرموز؟ چون نمیدانیم از کجا میآیند. حتی بعضیهایشان فقط یک
بار برای همیشه سر و کلهشان پیدا میشود. میدانیم که از دوردستها میآیند، احتمالاً
میراث هنگام جوانی منظومه شمسی هستند و ترکیباتی از همان جنس ما و منظومه شمسیمان
را دارند (البته نوع یخ زدهاش را!)، مدارهایشان دور خورشید و بسیار کشیده است و
هر از گاهی هم در آسمان زمین ظاهر میشوند. نکته ظریف این است که نباید دنبالهدار
را با شهاب اشتباه بگیرید و بهشان "ستاره دنبالهدار" هم نباید بگویید. شهابها،
در جو زمین میسوزند و از بین میروند؛ ولی یک دنبالهدار دور خورشید میچرخد و در
اثر حرارت خورشید، ذوب و/یا تصعید و اندازهشان کوچک میشود. همین ذوب و / یا
تصعید شدن است که باعث دیده شدنش میشود. حرارت خورشید، بخشی از این صخره یخی (یا
گلوله برفی یا هرچه میخواهید صدایش کنید) را ذوب میکند که در اثر بادهای
خوردشیدی (ذرات پرانرژیای که خورشید با فشار به فضای اطرافش پرتاب میکند) در فضا
پراکنده میشوند و دنباله اصلی را شکل میدهند. ضمناً، تصعید شدن هم یک دنباله
گازی ایجاد میکند.
اینکه گفتیم مدارهایشان کشیده است، یعنی دوره تناوبهای طولانیای دارند. هالی که
یکی از دنبالهدارهای معروف است، تناوبی حدود هفتاد سال دارد که تازه جزو دنبالهدارهای
کوتاهدوره محسوب میشود. مدار بعضی از این دنبالهدارها تا ورای مدار پلوتو هم
ممکن است کشیده شده باشد که دنبالهدارهای بلند دوره هستند و یک دور کاملشان به
دور خورشید، حدود دویست سال طول میکشد.
فکر کنم دیگر خستهکننده شد.
امیدوارم ادامهدار باشد که در قسمت بعدی بشود درباره شکلگیری خورشید و منظومهمان گفت.
کامنتهای مربوط شما را پذیراییم.
چه متن به زبان شیوایی نوشته شده...
نکتهای که خیلی ذهن من رو درگیر کرد، اینه که چرا پس ما میگیم عطارد؟ به فتح عین و ضم ر. یعنی غلط مصطلحه؟
مچکرم، نظر لطفتونه و اینا.
یه طورایی آره، غلط مصطلحه.
تا جایی که میدونم، تلفظ عربیش میشه عُطارِد و خب چون اسمش عربیه، خودم فکر میکنم شاید تلفظ اونطوریش بهتره. اما جفتش درسته.
البته یه دورهای خودم وسواس شدید داشتم که بااااید بگیم عُطارِد! ولی الان یهکم بهتر و ملایمتر برخورد میکنم. :))
ببین منظورم اینه که نحوه ی کشیده شدن اجسام به سمتش یه نیروی خاصی داره که قابل محاسبه ست؟ ، توی فیزیک هست که اصطکاک ایستایی داریم و اصطکاک جنبشی.بعد محاسبه میکردیم مثلا میفهمیدیم که مقدار نیروی اصطکاک ایستایی ش کمتره از نیروی وارده پس جسم به حرکت درمیاد.میخوام بگم مثلا چیزی هست که اصطکاک ایستایی ش کمتر بوده از نیروی گرانش مشتری، ولی حالا با توجه به استثنائات خاصی همچنان ثابت مونده سر جاش؟
همون ترکیبات بدن ما و عناصر و گازها رو خب توی کتابا نوشته ن ، ترکیب جدید خاص و جالبی اضافه نشده به این مجموعه که تازه کشفش کرده باشن؟
اون انرژی رو اینا رو هم بیخیال.خودم باید برم دنبالش.یه بار بحثش پیش کشیده شد بعد دیگه وارد مسائل اعتقادی و این حرفا شد.
خب ببین اطراف مشتری که اصولاً اصطکاک نداریم. ولی فکر کنم کلیت منظور حرفت اینه که چیزی وجود داره که بتونه با گرانش مشتری مقابله کنه؟ بهطور کلی بله. گرانش مشتری در مقابل گرانش اجرام دیگه عالم، اصلاً عددی نیست. ولی تو مقیاس منظومه ما، مقدار قابل توجهیه. (شاید کلمه "وحشیانه" رو نباید به کار میبردم. :)) ) یه نکته دیگه هم اینه که تو فضای اطراف ما، تقریباً هیچ نیرویی جز گرانش کار نمیکنه. همه نیروهای دیگهای که ما رو زمین میشناسیم، کوتاهبُرد هستن؛ ولی گرانشه که تو مقیاسهای بزرگتر کار میکنه. اگه جرمی بخواد با گرانش (مثلاً مشتری) مقابله کنه، باید تحت تأثیر یه گرانش قویتری باشه. مثل همه سیارات منظومه شمسی که تحت گرانش خورشیدن. یعنی اگه قرار باشه استثنای خاصی وجود داشته باشه، یه گرانش قویتره.
نمیدونم سوالت رو جواب دادم یا نه!
والا در مورد ترکیبات و عناصر جدید تا جایی که خبر دارم عناصر طبیعی 92 تاست که تو زمین هم وجود داره. بقیه عناصر (از 95 تا 118) به طور مصنوعی ساخته شدهن و ترکیبات جدید هم هی دارن ساخته میشن. ولی درباره اینکه چیزی به طور طبیعی کشف شده باشه، نمیدونم راستش.
انرژی اگه منظورت انرژی تاریک و این داستاناست، بحثش خیلی مفصله. شاید آخرا برسیم بهش. :))
نکته:نون نپتون جا مونده.(خط 17 نوشته اصلی). یه "پس" اضافه ست ( خط 49 نوشته مذکور)
گرانش وحشیانه ی مشتری؟ باید جالب باشه نحوه ی مقاومت بقیه در برابرش.چیزی هست دور و برش که باید خورد میشده با توجه به این نیرو و هنوز سر پا ایستاده؟
دییقا ترکیب ما و منظومه ی شمسی متشکل از جیه؟همون گازهای مذکور و سنگ و چیزای قدیمی؟چیز جدیدی کشف نکردن؟
چرا خورشید میتابه خدایی؟کی خاموش میشه؟
این انرژی های لعنتی موجود در اون فضا که این دم و دستگاه و تشکیلاتو بوجود اوردن از کجا اومدن لامصبا؟
در مورد سیاهچاله ها هم اگر ممکنه توضیح مفصلی ارائه بفرمایید استاد در جلسات آینده.
با تشکر از تذکراتتون.
نه خب. اگه چیزی باید خورده میشده، خورده شده. بهش میگن جارو برقی منظومه شمسی؛ چون کلی خرت و پرت به سمت خودش میکشه و تمیز میکنه. درباره دنبالهدار شومیکر-لِوی یه سرچی بکن ببین چه بلایی سرش اومده.
گازهای مذکور و سنگ و چیزای قدیمی چیه؟ :))) منظورم عناصر و ترکیباتی بود که تو بدن ما، زمین و بقیه چیزا هست. چی باید کشف کنن دیگه؟
به ستارهها مفصلاً در قسمت بعد میپردازیم.
دم و دستگاه و تشکیلات چیچی؟! :))
بلی بلی. سیاهچالهها هم سر فرصت ایشالا.
ولی حالا تو فقط بگو همین؛
که چرا خورشید میتابه؟چرا میچرخه زمین؟
:))))
ای بابا...شما هم؟!
آهاااا الان فهمیدم چی شد. فکر میکردم تموم میشن میرن. بعد باز خوندم فهمیدم. مچکرم مچکرم.
خواهش خواهش!
آخ جوووووون مرسییییییی.
خب خب.
الان سوال اینه که دنبالهدار تو روز دیده میشه ینی؟ بعد این که، ماهیتشون چیه دقیقاً؟! مگه نمیگی تصعید میشن؟ پس چهجوری باقی میمونن هی میچرخن؟! بعد این که دیده شدنشون از جاهای مختلف زمین اتفاقیه یا قابل پیشبینی؟ و چندبار ممکنه دیده بشن؟ اصن من این تیکهشو نفهمیدم کلاً.
دم شما هم گرم بابت پاسخگویی و پیگیری و همه چی. قلب قلب.
نه تو روز دیده نمیشن. ممکنه حتا تو شب هم با چشم غیر مسلح دیده نشن.
منظورت از اینکه ماهیتشون چیه رو متوجه نمیشم.
اولاً همهش تصعید نمیشه. ثانیاً دوباره که دارن از خورشید فاصله میگیرن و بقیه مدارشون رو طی میکنن، ابعادشون بزرگ میشه.
دیده شدنشون اتفاقی نیست. مدارهاشون قابل پیشبینیه و اینکه ممکنه چندین شب تو آسمون دیده بشن.
اولا من از جمع کثیر دوستان خیلی تشکر می کنم چوونکه خیلی ایده ی خوبی بود!
حالا کلاس چه مدلیه استاد؟
هر سوال نجومی بپرسیم مجازه استاد؟
مثلا مجازه بپرسم چرا خورشید می تابه چرا می چرخه زمین؟ :دی
اصلا چرا اومدیم ادامه مطلب ولی خالی بود استاد، سرکارمون گذاشتید استاد؟
یا مثلا اینکه بارش برساووشی چیست و چرا و چگونه!
دوست ما می گفت رفته پشت بوم خونشون شهاب دیده اون شب استاد! راست می گفت استاد؟
اجازه ما فکر می کردیم از این دم و دستگاها بخواد دیدنش.
شما که شدیدن نیاز داشتید. الان میرم تو متن از شما هم تشکر میکنم.
شما اجازه بده، سوالاتو آخر کلاس بپرس. از این نمکا هم نریز! :))
یه ایراد فنی بود برطرف شد. شما به ادامه مطلب بپرداز.
راست میگه فرزندم. دم و دستگاهم نمیخواد. شهاب هیچی نمیخواد.