نه جا شدن در جایی که هیچ اهمیتی به آدم نمیدهند میتواند زورکی و مصنوعی باشد، نه درست کردن سوپرنُواها، نه جایگزین کردن آدمهای بیربط و زودگذرِ kikی به جای همهی آنهایی که در حال کنار گذاشته شدن هستند (که انگار همهشان "هستند" و فقط منم که "نیستـ"ـم)، نه شخصیت پیدا کردن و نه خیلی چیزهای دیگر صد البته. برای جمع کردن همهی چیزهایی که ریخته و پخش شده، این بار خیلی بیشتر از ده روز لازم بود انگار. این زمان هم آنقدر کش میآید که کم کم به بینهایت میل میکند و یک بار میرسد که همه چیز میریزد و دیگر غیرقابل جمع شدن است.
کورسهای دیسپوزیبلهیروز را به تعداد بینهایت برای خودتان پخش کنید (اگر آن ورژن آکوستیکش باشد که چه بهتر؛ هرچند که کورسش با آهنگ اصلی فرق دارد، ولی آن تکهی کورس آهنگ اصلی را از 5:18 به مدت پنجاه ثانیه تکرار و فرو میکند توی کلهتان) که نحوهی فرمان دادن مغزتان به خودش را فراموش نکنید.
http://s3.picofile.com/file/8208312450/Metallica_Disposable_Heroes_20_8_15_Bergen_Koengen.mp4.html
به به...عالی. خودت گرفتی؟ حلالت باشه!